عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
کم کم سیاهی علمت دیده می شود
آثار خیمه های غمت دیده می شود
افتاده سینه ام به تپش های انتظار
از روی تلّ دل، حرمت دیده میشود
من آمده ام توشه ای از آهم ده
سوز نفس و اشک سحرگاهم ده
هرچند تمام کرده ای نعمت را
یک بار دگر به کربلا راهم ده
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد